ميلاد آيينه

محمد خسروي

هفته نامه آیینه یزد


در تعريف آيينه گفته‌اند: سطحي صاف و صيقلي از شيشه يا فلز كه ورقه‌اي نازك از جيوه بر پشت آن مي‌كشيده‌اند تا تصوير هر شي درآن نمايان شود. آري، آيينه همان است كه خود را درآن مي‌بينيم. ظاهر خود را. هيأت، قيافه و اندام خود را. سراپاي وجودمان را. خود را در آن وارسي مي‌كنيم و لابد از آيينه توقع داريم اگر نقص و كاستي و ايراد و پليدي و پلشتي در ماست آن را بنماياند تا درصدد رفعش براييم. دوست نداريم مردمان ما را با ظاهري نامتناسب مشاهده كنند. يعني زيبايي و تناسب همواره مورد توجه آدميان بوده است و فرقي نمي‌كند كه اهل كدام سرزميني و از چه آييني پيروي مي‌كني و نژاد و مليت و فرهنگ و زبان تو چيست؟ كار آيينه آنست كه تو را آنچنان كه هستي بنماياند. ظاهرت را به تو نشان دهد. اگر عيب و نقص و كاستي در سيماي تو نبود آنگاه آنچه هست حسن و ملاحت و زيبايي و خوبي و كمال است. در ادبيات سرزمين كهن ما آيينه مظهر صفا و يك رنگي و صداقت است. راستگويي را از او بايد آموخت. كوچكترين كژي و جزيي ترين عيب را به رخ مي‌كشد. غماز است. چشم پوشي نمي‌كند. حكيمان و عالمان و اديبان در وصف آيينه سخن بسيار گفته‌اند. ظريفي گفته است: دوست دارم كه دوست عيب مرا- همچو آيينه روبرو گويد. نه كه چون شانه با هزار زبان – پشت سر رفته مو به مو گويد – و حكيمي چنين سروده‌است كه:


آينه چون نقش تو بنمود راست – خودشكن، آيينه شكستن خطاست. و مولانا جلال الدين محمد بلخي رومي بياني عميق تر و دقيق تر از ديگران دارد كه: عشق خواهد كاين سخن بيرون بود – آيينه غماز نبود چون بود و آينه‌ات داني چرا غماز نيست. زآنكه زنگار از رخش ممتاز نيست. راستي را كه حقيقت آيينه آنست كه نه فقط ظاهر را بلكه درون و باطن را بكاود و جستجو كند، سراسر وجود ادمي را و اگر آيينه وجود، زشتي را ننمايد. به گفته مولوي ديگر آيينه نيست و انجا كه آيينه با تو سخن نمي‌گويد: بدين علت است كه رخسارش را زنگار و كدورت پوشانده است.


اگر گرد از چهره‌اش بزدايي حقيقت را مي‌نماياند. اين مقدمات را بدان جهت مي‌آورم تا خصلت آيينه روشن گردد و اما امروز بيستم شهريور ماه است و سالروز تولد آيينه. درست در روز دوشنبه بيستم شهريور ماه 1385 هفته نامه آيينه يزد پاي برعرصه مطبوعات گذاشت و امروز پنج ساله است با 240 شماره دست آورد. كودكي را مي‌ماند كه دست در دست پدري دلسوز و متعهد دارد و راهنمايي كار ازموده، سرد و گرم چشيده و در حوادث ايام آبديده شده و بي‌هيچ ترديد اين كودك به رشد و بالندگي و شكوفايي دست خواهد يافت. آيينه يزد به تصديق عده‌اي از دانشوران و عالمان و صاحبان هنر و فرهنگ و اصحاب قلم جاي خود را در ميان مطبوعات و جرايد و رسانه‌هاي استان بازيافته است و طي پنج سال انتشار بي‌وقفه با 240 شماره پياپي بسياري از مسايل اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي، ديني، آموزشي، تربيتي، هنري و اخلاقي را در جاي جاي صفحات خود مطرح كرده‌و اظهار نظرهاي گوناگون را كه از جانب طبقات و گروه‌هاي مختلف اجتماعي و صاحب نظران عرصه‌هاي فرهنگي و سياسي ابراز شده در مرئي و منظر خوانندگان قرار داده است. بسياري از ابتلائات شهروندان را كه مشكلات ساري و جاري جامعه بوده است با متصديان و مسوولان حكومتي و دولتي در ميان گذاشته و با مصاحبه‌ها و گفتگوهاي رو در رو در جهت حل معضلات كوشيده است. آيينه طي پنج سال فعاليت خود سعي كرده است در حد توان به معناي واقعي كلمه آيينه باشد. هر چه را ناراستي و نادرستي و نقص و كاستي ديده به رخ كشيده و نشان داده تا در جهت اصلاح امور مردم و مسئولان و دست‌اندركاران – ولو اندك – تاثيرگذار باشد و براي ايفاي اين نقش كه وظيفه اصلي و اساسي صاحبان مطبوعات و جرايد است از توبيخ، اتهام و احياناً تهديد، سياه نمايي، ناسزا و ناروا نهراسيده و ملاحظه و مماشات را روا ندانسته است و به انصاف بايد گفت كه طي اين سال‌ها يك نكته را همواره به عنوان وظيفه و فريضه مد نظر داشته و آن حفظ قداست قلم و رعايت اخلاق و ادب در برخورد با مخالف و موافق و يا سليقه‌هاي مختلف سياسي بوده است. به ياري خداوند بزرگ درآينده نيز همين شيوه و طريقه را ادامه خواهد داد. مداهنه و چرب زباني و تملق و تلبيس و ريا در جامعه اسلامي جايي ندارد. مردم با فرهنگ و با شعور و آگاه مي‌خواهند نواقص و عيوب جامعه خويش را بدانند و پس از آگاهي در صدد اصلاح برايند براستي رشد و شكوفايي و بالندگي در گرو شناخت درست و دقيق تهديدها نيست تا آگاهانه به فرصت‌ها تبديل شود؟ زندگي اجتماعي ما به گفته شاعر بلند آوازه ايران– سعدي عليه‌الرحمه– همچون گلستاني است كه زيبايي در كنار زشتي و سختي همراه با سستي و تلخي توام با شيريني است. هر جا گل است خار است- گنج و مار و گل و خار و غم و شادي بهمند. جمعي در رنج جانكاه نداري غم نان دارند و قومي در عيش دارايي متنعمند. گروهي به عزا و مصيبت نشسته و دسته‌اي به شادي و نشاط برخاسته‌اند حال كه چنين است بايد در انديشه زدودن گرد غم از رخسار هم كيشان و هم وطنان و همشهريان و آحاد مردم بود- به دمي يا درمي يا قدمي يا قلمي- چنين باد به خواست ايزد منان.


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا